تفسير و تعليم كتاب حكيم، بنابر مفاد آيههاى قرآن، از شئون رسالت و در مرتبه مسئوليتهاى اصولى پيامبرصلى الله عليه وآله قرار دارد «كَمَآ أَرْسَلْنَا فِيكُمْ رَسُولاً مِنْكُمْ يَتْلُواْ عَلَيْكُمْ ءَايَتِنَا وَيُزَكِّيكُمْ وَيُعَلِّمُكُمُ اَلْكِتَبَ وَ اَلْحِكْمَةَ» بقره/151
«وَأَنزَلْنآ إِلَيْكَ الذِّكْرَ لِتُبيِّنَ لِلنَّاسِ مَا نُزِّلَ إِلَيْهِم» نحل/45
تفسير قرآن توسّط پيامبرصلى الله عليه وآله شامل بيان معانى آيات و كشف و تبيين آنها بوده است.××× 1 طباطبايى، محمد حسين، الميزان، 4/1. ×××
در دوران صحابه، طبقه اول از مفسران همانند: ابن عباس، ابن مسعود، ابى بن كعب، وزيد بن ثابت و... تفسير قرآن، با رويكرد به بيان معانى آيات و توجه به ويژگىهاى ادبى آن شكل گرفت، استدلال به آيات قرآن براى فهم آيات ديگر و بهرهگيرى از روايات تفسيرى پيامبرصلى الله عليه وآله در دوران صحابه اندك است.××× 2 همان و ذهبى، محمد حسين، التفسير و المفسرون، 97/1. ×××
تفسير كتاب كريم را در دوران مفسران از صحابه با مشخّصههاى ذيل مىتوان بازشناخت:
1- تفسير يا بيانى كوتاه و اجمالى.
2- بسنده كردن به معانى لغوى - كلمات و عنوانها - در آيات قرآن.
3- محدود بودن استنباطات فقهى از آيات الاحكام.
4- پيدايش دوران نخستين بيان حديث در جريان تفسير.××× 3 ذهبى، محمد حسين، التفسير و المفسرون، 98/1. ×××
در دوران تابعان مؤلّفههاى ديگرى تفسير وارد مىگردد:
الف - بخش زيادى از اسرائيليّات در كار.
ب - شكلگيرى مدرسههاى تفسيرى و روايتگرى هر يك از تابعان از امام خود.
ج - گرايشهاى مذهبى در تفسير.
د - گسترش و افزايش اختلاف در ديدگاههاى تفسيرى تابعان.
مراحل نخستين تاريخ تفسير با همه تفاوتها، نكته اشتراكى دارد و آن عدم تدوين تفسير كامل در اين دورههاست.
تفسير كتاب حكيم، بعد از دوران تابعان به مرحله جديدى وارد گرديد، عوامل بسيارى در اين دوران جديد از تاريخ تفسير اثرگذار بودهاند كه به برخى از آنها اشاره مىشود:
1- گسترش جغرافيايى سرزمينهاى مسلماننشين در پى جنگهاى حاكمان بعد از پيامبرصلى الله عليه وآله.
2- ارتباط و تعامل فكرى مسلمانان با پيروان مذاهب و فرقههاى مختلف.
3- ورود مباحث و مسائل عقلى، فلسفه يونان، در دورههاى پايانى حكومت بنىاميّه و گسترش گفتوگوها و مناظرات علمى در موضوعات و بحثهاى عقلى و...××× 4 طباطبايى، محمد حسين، الميزان، 5/1. ×××
مجموعه اين عوامل فضاى جديد، متنوّع و گستردهاى را در حوزه فكر و انديشه مسلمانان پديد آورد و انديشمندان و عالمان را به جستوجو و پاسخگويى عالمانه و مدبّرانه به نيازهاى علمى، دينى مسلمانان در شرايط جديد فرامىخواند.
مرجعيّت كتاب حكيم، عليم، خبير، در آن هنگامه علمى، فكرى، راه و روش ستودنى است كه انديشمندان دينباور را به خود بازخوانده است. زيرا در آن شرايط علمى - تاريخى، تنها مجموعه معتبر و مدوّن و مورد اتّفاق تمامى مسلمانان با مشربها و مذاهب و فرقههاى مختلف - كه از يك سو پاسخگوى نيازهاى مؤمنان به خود و از ديگر سو در بردارنده معارف آگاهىها و علوم قابل مناظره و عرضه به پرسشگران بيرونى و مخالفان باشد - قرآن مجيد است.
متن مقدّسى كه، كتاب حكيم، خبير، عليم و مبين××× 5 يونس / 1، هود / 1، انعام / 59، واقعه / 77. ××× است. كتابى كه هدايتگرى و راهبرىاش شكناپذير××× 6 بقره / 3. ××× و در بردارنده تبيان هر چيز،××× 7 نحل / 89. ××× دليل روشن خداى××× 8 انعام / 157. ××× و نيكوترين سخنان.××× 9 زمر / 22. ×××
بدون ترديد، گزينش و انتخاب اين مرجعيّت علمى با منزلت و مكانت خاص وحيانيّت كه برآيند درايت و فرزانگى گزينشگران آن بوده است، از سويى موجب استوارى استدلالها و گرايشهاى علمى مراجعه كنندگان گرديده و از سوى ديگر در ابطال و رد ديدگاههاى مخالفان علمى به كار مىآمد.
بررسى، ابعاد و پيامدهاى اين رويكرد عالمان دين به عرصه تفسير، مجال مستقل و فرصت ديگرى مىطلبد. آنچه در اين نوشتار بدان اشارت مىرود، دستاورد پر حجم و عظيم علمى، فكرى است كه از اين رهگذر به جاى مانده است.
گنجينه عظيم متون و منابع تفسيرى بخش گستردهاى از تاريخ علمى مدوّن مسلمانان است كه در پرتو كلام و كتاب خدا شكل گرفته است.
بيش از هزار سال نوشتار تفسير، تمامى محورها و موضوعات حوزههاى علمى دينى مسلمانان را كه در اين قرنها با آن درگير بودهاند مورد توجّه و تحقيق قرار داده است. در اين جريان فراگير علمى به دشوارى مىتوان مكتب فكرى و يا گرايش خاصّى را يافت كه با رويكرد خاص خود به عرصه تفسير پا ننهاده و يا اثرى مكتوب از خود به يادگار نگذارده باشد.
منابع و متون تفسيرى، برآمد سطح و مراتب تعالى و رشد و بالندگى انديشه بشرى در جهت فهم كلام وحيانى است، اين دوره از حيات علمى مسلمانان نه تنها در تاريخ علم دينى از برجستگىهاى ممتازى برخوردار است، كه در تاريخ علم داراى منزلت و مكانت برجستهاى است.
جايگاه تاريخى دانش تفسير، با رويكرد معرفت شناسانه درون دينى بيش از هر مشخّصه ديگر، درستى راه و روش نخبگان و فرهيختگان را در مرجعيّت قرآن، در تاريخ انديشه و فكر دينى مىنماياند.
هرگاه و در هر جاى، به هنگام تحوّلات فكرى، اجتماعى در حوزههاى مختلف انديشه و معرفت دينى، رويكرد به قرآن و تفسير درست آن مورد بىمهرى قرار گرفته و يا كمرنگ شود، نقطه خطا آغاز گرديده و تا بازگشت به قرآن تداوم مىيابد.
البته اصل در شناخت دين و مقولات آن متن متقن، صحيح و معتبر، كتاب وحى است. و آنچه نام تفسير در سطوح و مراتب متفاوت بر خود دارد، برآمده از انديشههاى بشرى، و فاصله كلام خالق با سخن مخلوق است.
مجموعه تفاسير حلقه وصل مناسب و متناسب راهيابى به فهم درست قرآن مىباشد؛ زيرا، نوشتارهاى تفاسيرى حاصل تلاش عالمانه و ژرفنگرىهاى محققانه دانشمندان دينباورى است، كه هر يك به اندازه ظرفيّت خويش از آبشخور علوم بهره گرفتهاند و دورههايى بس دراز مدّت در ساخت ايمان خود با تعبّد فكرى و ذهنى برخاسته از نورانيّت ايمان، با تمام استعداد و ظرفيّت علمى در جهت فهم كلام خداوند به تفسير كتاب حكيم روى آورده و تلاشها و تحقيقات علمى خود را در شكل تفسير ارائه نمودهاند.
چشمپوشى و يا غفلت، از اين همه كار عالمانه و ثمرات آن ناديده انگاشتن آثار علمى ايمان عالمان و روشنگرىهاى هدايتهاى علمى قرآن نسبت به انديشمندان و نخبگان دين باورى است كه در آستانه فهم قرآن تلاش كردهاند.
بهرهگيرى از منابع تفسير در پژوهشهاى دينى از لوازم بايستهاى است كه در مرحله نخست، روند پژوهش را در مسير منطقى قرار داده و در مرحله بعد به دريافتهاى مستند و برگرفته از منابع و متون اوليه دين نزديك مىكند.
آنچه بايستگى تحقيق و جستوجو در تفاسير را افزايش مىبخشد، روش بيانى قرآن در طرح و بررسى موضوعات است.
در قرآن مجيد، در آيههاى متعدّد و با بيانهاى متنوّع به معارف مرتبط با موضوع واحد اشاره شده است، گاهى تناسب زمينهها و بسترهاى بيانى طرح و اشاره به موضوع را در آيه موجب شده است، و گاهى شرايط و موقعيتهاى مخاطبان سبب نزول آيه و اشاره به آن موضوعى با بيان خاص گرديده است.
دستيابى، شناخت و ارائه ديدگاه جامع قرآن در هر موضوع با توجه به روش ياد شده و تعدّد آيات، بهرهگيرى رازآلود، استفاده گسترده و فراگير از عنوانهاى مترادف و هم معنى، نيازمند گردآورى تمامى آيات و توضيحات پيرامونى است. با تكميل محورهاى اطلاعاتى در آيات نسبت به موضوعى مشخّص مىتوان نظرى جامع در موضوع خاص ارائه نمود كه تنها با استفاده از متون و منابع تفسيرى ممكن و مقدور است.
تنوّع بيانى و كاربرد الفاظ و عنوانهاى عام و كلى در آيههاى قرآن، همراه با نگاه چند سويه به موضوعات، ميزان كارايى فرهنگها و معجمهاى لفظى را براى تحقيق در موضوعات قرآن كاهش داده است.
پژوهش كامل در موضوعاتى همانند، خداشناسى، در قرآن نيازمند جستوجوى موضوعى در دهها موضوع و عنوان كامل ديگر است.
موضوعاتى همانند: آفرينش، اسماء حسنى، اسم اعظم، اسماء و صفات، با توجه به وجود معارف خاص در هر يك و صفت به صورت مشخص و به صورت تركيب و متناسب و با ضميمه به موضوع آيه شريفه، يعنى برهان امكان، برهان تمانع، برهان عليت، برهان نظم و...
گستردگى اطّلاعات اثرگذار در تكميل و تكامل پژوهش محدود به عنوانهاى خاص نيست، بلكه در عنوانهايى، همانند آفرينش، آموزش، انسان، اراده، اجتهاد و... اين گستردگى وجود دارد.××× 01 محققان با مراجعه به فهرست سرعنوانهاى موضوعى نظام يافته جلد سوّم فرهنگ موضوعى تفاسير، ص 2035 به ابعاد و گستردگى پيوندهاى موضوعى آشنايى بيشتر و عينى پيدا خواهند نمود. ×××
ارتباط معنايى عنوانهاى مختلف با يكديگر در رابطه متقابل تكميل و تكامل معنى و اطلاعات در موضوعاتى كه از يك يا چند جهت به يكديگر مرتبط هستند جستوجو و مراجعه به منابع علمى را - كه به اين ارتباطات علمى و رابطه معنايى دست يافتهاند - ضرورى مىنمايد.
تفاسير قرآن مجيد، عموماً به مناسبت مفاد آيات قرآن به روابط علمى موضوعات اشاره نمودهاند.
تفاسير قرآن چنانچه بايسته است مورد مراجعه گسترده و فراگير قرار نمىگيرد. عوامل متفاوتى در اين روند اثرگذار بودهاند.
دشوارى دستيابى به اطلاعات موضوعات در بيش از ششصد جلد كتاب و متن تفسيرى با بيش از يكصد و هشتاد هزار صفحه××× 11 آمار دورههاى كتابهاى تفسيرى با شمارگان صفحات در فاز اول و دوم و سوم فرهنگ موضوعى تفاسير. ××× از عوامل بنيادين كاهش روند مراجعه و دريافت اطلاعات از تفاسير است.
نبود اطلاعات نظام واره، فهرستگان جامع موضوعى و... از محتوا و اطلاعات منابع و متون علمى و مرجع، پژوهشهاى دينى را در مراحل مختلف با آسيبهاى جدى در شكل و محتوا همراه نموده است.
برنامهريزى چند سويه و علمى، در جهت طبقهبندى اطلاعات و نظامبخشى آنها و ارائه سامان يافته محتوى منابع و متون مرجع از اولويّتهاى نخست عرصه پژوهشهاى دينى است.
مركز فرهنگ و معارف قرآن، از كانونهاى پژوهشى است كه در مراحل نخست، تلاشهاى پژوهشى خود را با نگاه و برنامهريزى علمى و كارشناسانه همراه نموده است.
اگر چه فرهنگها و معجمهاى موضوعى - بعد از گذر از دوره نگارش معجمهاى لفظى - در حوزه متون دينى مورد جريان پژوهش قرار گرفته است. امّا كاربرى روشهاى علمى، رعايت ضوابط و اصول علمى اطلاعرسانى، پيش نياز انجام صحيح و افزايش آثار و ثمرات كاربردى اين پژوهشها است.
برنامه ريزى براى پژوهش، با تعيين اهداف بلند مدّت و با توجه به زير ساختها و پيش نيازها انجام گرفت، با نگاه علمى به برنامهها، پروژههاى كاربردى و مستقلى تعريف و اجرا گرديده است.
تنظيم و تدوين تفسير موضوعى جامع قرآن مجيد از اهداف بلند آرمانى است كه نيازمند آمادهسازى اطّلاعات متفاوتى است كه پروژههاى پژوهشى چندى در آن جهت طراحى و انجام يافت:
1- دستيابى به همه معارف در موضوعات قرآنى نيازمند استخراج تمامى ابعاد موضوعات طرح شده در جاىجاى قرآن و با عبارات و عنوانهاى متفاوت است. طرّاحى و انجام تفسير راهنما با اين هدف انجام يافت.
كار به يادماندنى تفسير راهنما در 20 جلد كه با نوآورى و دورانديشى قرآن پژوه فرزانه آية اللَّه هاشمى رفسنجانى طرّاحى و به همّت مفسّران و محقّقان ارجمند آن پايان يافت، گام بلند و نخستين در جهت آمادهسازى موضوعات براى تدوين فرهنگ موضوعى قرآن به شمار مىرود.
2- ارائه الگوى ساختار معارف قرآن به سامان بانك اطلاعات حوزه قرآن يارى درخورتوجهى مىرساند و دستيار مناسبى در جهت ارائه پژوهشهاى ساختارى موضوعات و معارف قرآن.
3- طبقات آيات قرآن، فراتر از طبقهبندى عام و كلى آن، برابر با نظام قابل ارائه و مستند به آيات قرآن، با نگاه به تمامى آيات در موضوع واحد و از تمامى جهات، تفسير موضوعى را با جامعيت و غنا همراه مىسازد، برآورد اين مهم در كليد راهيابى به موضوعات و معارف قرآن - فرهنگ قرآن - تعريف شده است.
4- كتابهاى تفسيرى پرشمارى كه در طول بيش از هزار سال نگارش يافته است، در بردارنده معارف و اطلاعات و نكتهها و لطائف و اشارات راهگشايى است كه در جهت فهم درست و صحيح كلمات و آيات قرآن كارايى بسيار دارد.
اشراف و دستيابى به اين اطلاعات، پژوهشى را مىطلبيد كه اكنون با نام فرهنگ موضوعى تفاسير، شناخته مىشود.
فرهنگ موضوعى تفاسير در نگاه به تفسير موضوعى جامع قرآن كريم جايگاه كليدى نسبت به معارف قرآن دارد كه در تمامى پژوهشها در حوزه معرفت دينى نقش شكل بخشى به نظام و ابعاد پژوهش را به خود اختصاص داده است.
در فرهنگ موضوعى، پژوهشى علمى و مستند در جهت راهيابى و تعريف موضوعات و رابطه علمى متقابل و ارتباط معنايى عنوانها و اصطلاحات كلامى، فقهى، حقوقى، اجتماعى انجام يافته و به صورت نظام واره ارائه گرديده است.
1- تدوين آييننامه
با هدف ارائه روش به محقّقان طرح، و در جهت پژوهش هماهنگ، آييننامه روشها و اصول موضوعنگارى از تفاسير، براساس اهداف پروژه تدوين و مورد استفاده قرار گرفت.
2- پژوهش گروهى
حسّاسيت مرحله پژوهش و موضوعنگارى، كارى جمعى را اقتضا مىكرد، گروههاى پژوهش در راستاى افزايش اعتبار علمى و اتقان موضوعات تشكيل شد و موضوعنگارى از سوى گروههاى ياد شده انجام مىگرفت.
3- هماهنگى در پژوهش
برآمد پژوهش، نيازمند هماهنگىهاى علمى است. با هدف اين هماهنگىها، گروههاى هماهنگ كننده شكل گرفت، هماهنگى در برابرى موضوعات با ضوابط و اصول تبيين شده در آييننامه و متن مورد پژوهش، در اين گروهها انجام يافت.
4- سازماندهى اطلاعات
تنوّع گسترده و فراگير موضوعات ثبت شده از بيش از 300 جلد تفسير، توسط دهها محقّق با تفاوت ذهنيّتها از يك سو، فاصله زمانى آغاز تا پايان پژوهش از سوى ديگر، نظامبخشى و سازماندهى اطلاعات را مىطلبد.
تعيين جايگاه علمى، منطقى موضوعات فرعى و چند سويه، شناخت و ارائه پيوندهاى معنايى موضوعات، ارائه عنوانهاى وابسته و پيوسته به جستوجوگران و تنظيم ارجاعات و... در مرحله سامانبخشى اطلاعات علمى تفاسير صورت گرفت.
در پروژه فرهنگ موضوعى تفاسير، تمامى اطلاعات با مستندسازى ارائه شده است. موضوعات و معارف موجود در اين پژوهش با استناد به پشتوانههاى علمى - تشريحى كه در منابع و متون معتبر تفسيرى قرار دارد شكل يافته است.
مستندسازى اطلاعات با اين ابعاد نه تنها منزلت و اعتبار پژوهش مستند را افزايش مىدهد بلكه پژوهش جستوجوگران و كاربران را ارتقاى علمى مىدهد.
1- موضوعات اصلى، فرعى نظام الفبايى يافتهاند.
2- رايجترين و متداولترين عنوانها ثبت شده و از عنوان غير متعارف غير متداول به متداول ارجاع شده است.
3- اطلاعات سرعنوانهاى موضوعى خاص - كه با عنوان عام شناخته شده و مورد مراجعه قرار مىگيرند - در سرعنوان عام آمده است. مثلاً اطّلاعات سرعنوانهاى «احرام»، «سعى»، «طواف» در سرعنوان عام «حج» آمده است.
البته، هرگاه سرعنوانهاى خاص، مستقل شناخته شده و مورد مراجعه قرار گيرند در جايگاه الفبايى خود قرار دارند؛ همانند، «تسبيح»، «تهليل»، «ذكر» و...
4- در سرعنوانهاى موضوعى، «خدا»، «اسلام»ل، «قرآن»، «انسان» با توجه به گستره اطلاعات آنها، اطّلاعات عنوانهاى وابسته - با سرعنوان خاص خود - در جايگاه الفبايى ثبت شده است.
5- اطّلاعات اعلام اشخاص، زمانها، مكانها، قبيلهها كه در قرآن كريم به آنها تصريح و يا اشاره شده است و مفسّران نسبت به آنها اطلاعات تحليلى - توصيفى داشتهاند در جايگاه الفبايى خود آمده است.
اعلام غير قرآنى كه در تفاسير به تناسب موضوعى مورد توجه قرار گرفتهاند در عنوان موضوعى ثبت شده است كه با استفاده از فهرست اعلام مىتوان بدان دست يافت.
1- موضوعاتى كه مفسّران گرانقدر به تناسب مفاد آيات و فراتر از منطوق آيه مورد بررسى قرار دادهاند در فرهنگ موضوعى ثبت شده است.
2- برابر اصول علمى اطلاعرسانى، موضوعات بدون داورى و حكم خاص ثبت شده است و اين دورى از حكم نسبت به ارزش و صحّت و اعتبار آن موضوع در گرايش و يا مذاهب خاص مىباشد. البته در موضوعات كلامى و يا موضوعات حقوقى - فقهى، هرگاه در متن تبيين حكم و يا استدلال بر آن و يا فلسفه و بطلان كلى باشد موضوع با تمام مشخّصههاى آن ثبت گرديده است؛ مانند:
دلايل اختيار انسان، دلايل اختيار خدا در فاعليت
دلايل جبر در كفر، دلايل بطلان جبر...
3- ثبت موضوعات بدون هرگونه برداشت و تطبيق انجام گرفته است، و هر موضوع بنابر دلالت مطابقى در متن كتاب ثبت شده است.
4- حجم بالاى موضوعات كلامى خاص، همانند اراده خدا، اراده انسان... و تفاوت آمارى آنها با موضوعات انسانشناسى و دينشناسى جديد، متوجّه رويكرد عصرى مفسران ارجمند به مسائل علمى است.
توجه جدّى عالمان دين پژوه به نيازهاى علمى دينداران دوران خويش و پاسخگويى عالمانه به پرسشهاى عصرى گامهاى شايسته محققان است كه تبلور آن را در منابع تفسيرى شاهد هستيم.
نزديك به سه هزار سرعنوان موضوعى، همراه با موضوعات فرعى اول و موضوعات فرعى دوم، مستند به تحقيقات مفسران در اين مجموعه نظام يافته است.
موضوعات و معارف در محتوا و در عنوانها با نظر به تعريف علمى - در برخى موارد با يادداشتهاى دامنه سرعنوانهاى موضوعى در متن كتاب آمده است.
قلمرو موضوعات شامل همه حوزههاى علوم انسانى كه در تفاسير قرآن به آنها توجه شده است و در حوزههاى كلامى، فقهى، حقوقى، اخلاق، مسائل اجتماعى و... همراه با فروع مسائل و فرعىهاى اول و دوم ثبت شده است:
موضوعات كليدى و روزآمدى همانند، آزادى، اراده، انتخابات، اكثريت، برگزيدگى، بيعت، حقوق، حكومت، مشاوره و... در حوزه مسائل اجتماعى.
موضوعات اسلام، اديان، اهل كتاب، دين، شريعت، كفر، مجوس، مسلمانان، مسيحيت، يهود و... در حوزه مسائل كلامى.
در حوزه فقه و حقوق: احكام، اجتهاد، اوامر، تشريع، تكليف، حق، حقوق، فروع دين، نواهى و...
در حوزه مسائل عقل: ادراك، الهام، برهان، تخيلات، تفكر، ذهن، شناخت، ظن، عقل، علم و... با ارجاع به موضوعات وابسته تنظيم شده است.
تنظيم ساختار علمى موضوعات با نظم الفبايى هماهنگ و با بهرهگيرى از روش ارجاعات انجام يافته است و اين پژوهش مرجع و اصولى در جهت ظرفيّتسازى، بالا بردن توانمندىهاى پژوهش و در جهت ارائه ملاك و ميزان، اتقان و اعتبار پژوهشهاى دينى علمى است.
ساختار معارف قرآن موجود در اين مجموعه، اكنون اين ظرفيّت را در حد بالايى دارد، كه ملاك سنجش اعتبار و اتقان علمى پژوهشهاى كلان دينى از جهت ساختار و ابعاد تحقيق در موضوعات محور پژوهش باشد.
نظام موضوعى فرهنگ با توجّه به رابطه تكميل و تكامل اطلاعات يا موضوعات وابسته و پيوسته ثبت شده در سرعنوانها شكل يافته است. به ديگر سخن، پژوهشهاى موضوعى در حوزه معرفت دينى با رويكرد به اين نظام مستند و علمى است كه مىتواند محورهاى تحقيقات خود را كامل ديده و يا با كاهش روبرو ببيند.
ارائه ساختار معارف قرآن در فرهنگ براى كانونهاى پژوهشى، برنامهريزىهاى علمى، كارشناسى نيز حركتى علمى و راهبردى است كه از يك سو روشنگر زير ساختها و پيش نيازهاى تحقيقاتى است و از سوى ديگر نشانگر مرزهاى مشترك و حد فاصل حوزه اطلاعات اختصاصى.
بدون ترديد، ساختار معارف قرآن ارائه شده در فرهنگ در رسيدن به اتقان بيشتر در ويرايشهاى بعدى استعداد و ظرفيت تكامل را داراست اما آنچه در اين مرحله تنظيم و تدوين شده است، با قرار گرفتن در ميزان سنجش تحقيقات موضوعى، دينى برنامهريزىهاى تحقيقاتى نظام جديدى را ارائه نموده است.
از مشخّصههاى برجسته در اين مجموعه ثبت ديدگاههاى مذاهب و فرق كلامى، فقهى و... صاحبنظران و كارشناسان حوزههاى تفسير، كلام، فقه، علوم قرآن و... است.
در فاز اوّل فرهنگ موضوعى تفاسير، بيش از هفتاد مذهب، فرقه و گرايش علمى با موضوعات منسوب و منقول از آنان ثبت شده است.
موضوعات ديدگاهى، بيش از هزاران موضوع است كه با توجه به قابليّت برنامههاى رايانه، اين اطلاعات در لوح فشرده صراط، قابل جستوجو است.
روايات تفسيرى در فاز اوّل فرهنگ به صورت موضوعى ثبت شده است.
در فاز دوّم به علامتگذارى خاص و جداسازى روايات تفسيرى و روايات و موارد شأن نزول به جستوجوگران امكان استفاده مستقل از روايات را بخشيده است.
سه هزار سرعنوان موضوعى، 16000 هزار نمايههاى تركيبى، همراه با 34000 موضوع فرعى اطلاعات فرهنگ موضوعى تفاسير را تشكيل مىدهد.
اين موضوعات محتوا معارف بيست تفسير كامل قرآن مجيد، شامل بيش از سيصد جلد تفسير را در بردارد. كه از قرن چهارم هجرى تا دوره معاصر تدوين يافته است.
با توجه به اصول علمى اطلاعرسانى و ارائه مجموعه موضوعات در حجم قابل قبول، اطلاعات در سه بخش انجام شده است.
1- ارجاع در موضوعات هم معنى و مترادفات.
آگاهى ر علم
سعادت ر خوشبختى
2- سرعنوانهاى فرعى غير مستقل به سرعنوانهاى اصلى خود ارجاع شده است.
احرام ر حج
استطاعت ر حج
چنانچه عنوان با دو عنوان هم معنى و مترادف باشند به هر دو عنوان ارجاع شده است.
استطاعت ر حج
استطاعت ر قدرت
3- موضوعات فرعى - تركيبى كه از وجود نوعى رابطه اطلاعاتى ميان دو عنوان حكايت مىكنند، در صورتى كه اطلاعات محدود داشته باشند در يك جا آمده و از سرعنوان ديگر ارجاع شده است.
اسراف در انفاق ر انفاق
انفاق در نمازر- انفاق على بن ابى طالبعليه السلام
سرعنوانهاى موضوعى كه قلمرو اطلاعات آنها در نظر محقّقان از قبض و بسطهاى متفاوتى برخوردارند، با يادداشت دامنه محدوده اطلاعات تبيين شده است.
موضوعاتى كه مراجعه به اطلاعات آنها معارف موضوعى مورد پژوهش را تكميل نموده و يا تكامل مىبخشد در پايان اطلاعات با ارجاع ثبت شده است.
در جهت سرعت و سهولت دستيابى محققان و جستوجوگران در پايان اين فرهنگ موضوعى فهرستهايى هفتگانه تنظيم شده است.
1- فهرست الفبايى موضوعات.
2- فهرست سرعنوانهاى موضوعى نظام يافته.
3- فهرست اعلام، اشخاص.
4- فهرست اديان، مذاهب، فرقهها.
5- فهرست جاها و مكانها.
6- فهرست روزها و زمانها.
7- فهرست قبيلهها و قومها
دستاورد پژوهش در فرهنگ موضوعى تفاسير، تجربه موفّق كار جمعى، و تحقيقات مبارك گروهى است. كه در پروژه در مركز فرهنگ و معارف قرآن دفتر تبليغات اسلامى آغاز و انجام يافت. در اين پژوهش كليدى - راهبردى كه به دو شكل، لوح فشرده، «صراط»، و مجموعه چاپ شده سه جلدى ارائه گرديده است، از آغاز تا پايان، محققان بسيارى از مشهد و قم حضور داشتند. برخى با همكارى كوتاه مدت و برخى تا پايان راه همراه بودند - توضيحات بيشتر در مقدمه كتاب ثبت شده است.
رهآورد اين تحقيق گروهى، تجربه جديدى در عصر اطلاعرسانى از حوزه معرفت دينى است. در اين رهگذر، مركز فرهنگ و معارف قرآن، با تشكر از قرآنپژوهانى كه تا كنون ديدگاههاى خويش را ارائه كردهاند، از همه متفكّران و كارشناسان در خواست دارد كه ديدگاههاى خويش را ارسال فرمايند.
فاز دوّم فرهنگ موضوعى با توجه به تجربيّات مرحله نخست در حال آمادهسازى است. اطلاعات موضوعنگارى چهارده دوره كامل تفسيرى پايان يافته است. كه به يارى خداوند با طبقهبندى و ساماندهى اطلاعات نشر خواهد يافت.
پروژه فرهنگ موضوعى تفاسير، اگر چه به صورت مستقل و در جهت راهيابى به محورهاى تكامل اطلاعات در تنظيم و تدوين تفسير جامع موضوعى قرآن كريم انجام يافت، اما هماكنون اين پژوهش در جايگاه خاص خود زمينهها و بسترهاى جديد و پژوهشى را ايجاد كرده است.
در شرايط نوين ارتباطات و تحوّلات شتابزده علمى و فرهنگى، روشهاى علمى مقابله و برخورد با هنگامهها و تحوّلات فكرى، فرهنگى در قرنهاى پيشين، چنانچه تبيين گردد، راههاى گزينش از سهولت بيشترى برخوردار مىگردد.
توجه به بنيادهاى پژوهشى و پژوهشهاى بنيادين راهكار علمى پذيرش عالمانه پديدههاى روزآمد عرصه فكر و انديشه است.
آنچه هم اكنون در فرهنگ موضوعى تفاسير وجود دارد. با توجه به اصل مدلول مطابقى متن تفاسير است. جنبه علمى - تفصيلى اينگونه موضوعات با گرايشهاى متنوّع زمينه پژوهشهاى بسيارى را آماده نموده است كه به برخى از آنها اشاره مىشود:
الف: 1- شناسايى فضاى علمى - فرهنگى دوران تدوين تفسير در سدههاى پيشين.
2- ميزان تأثيرگذارى گرايشهاى علمى بيرونى در متن تفاسير پيشينيان.
3- تشخيص و تعيين و ارائه گرايشهاى مثبت و پذيرفته شدن مفسران در تفسير.
4- تشخيص و ارائه گرايشهاى طرد شده از سوى هر مفسّر در تفسير خود.
5- امتيازات و توانايىهاى برجسته و مختص و علمى مفسران.
6- ميزان اثر پذيرى تفاسير دورههاى متأخر از تفاسير پيشين و اثرگذارى گرايشهاى علمى تفسير در آيندگان.
7- تشخيص و تعيين دوران افول انديشهها و گرايشهاى كلامى، فقهى مذاهب و فرقههاى مختلف.
ب: نظام معارف موجود در فرهنگ موضوعى، برگرفته از متن تفاسير، زمينههاى علمى و مستند را در جهت ترسيم نمودارهاى علمى آماده نموده است. اين نمودارها با هدف شناخت تاريخى، بررسى و طرح موضوعات در منابع مكتوب دستاوردهاى پربارى به همراه دارد؛ از جمله:
- ترسيم نمودارهاى علمى از سير و جريان تحقيقات قرآنى - كليات.
- ترسيم نمودار پيدايش و رشد تحقيقات در موضوعات خاص كلامى در تاريخ و دورههاى تفسيرى.
- تعيين كميّت پژوهشهاى فقهى در تفاسير با توجّه به گرايشهاى مذهبى صاحب تفسير.
- شناسايى و تعيين ميزان طرح و بررسى موضوعات اجتماعى و... پيشينه آن در تفاسير.
شناخت و تعيين ميزان و كميّت بررسى و طرح موضوعات فرقهها و مذهبهاى خاص.
فرهنگ موضوعى تفاسير، تجربه نوينى در عرصه اطلاعرسانى و طبقهبندى اطلاعات از حوزه معرفت دينى است، اين گام بلند اگر چه در آغاز راه خويش است و با توجه به كاستىهاى طبيعى دوران نخست خويش نيازمند يارى و يادآورى صاحبنظران و قرآن پژوهان، اما انجام آن اين باور را توانمند نموده است كه پژوهشهاى دينى يكسره از نبود اطلاعات سامان يافته و نظاممند رنج مىبرند.
دورى و گاه عدم مراجعه به منابع و متون معتبر علمى آسيبهاى بسيارى را بر پژوهش و عرضه آن وارد مىسازد و جريان فراگير دين پژوهى با توجه به ضعف روشهاى اطلاعرسانى علمى و فاصله بسيار آن با مسير مطلوب و كارآمد و به روز خود از نيازهاى عصرى گامهايى فاصله دارد.
نگاه كمّى و آمارى به پژوهشها، بسنده كردن به حجم آنها، غفلت و يا چشمپوشى از منزلت، اعتبار و اتقان و علميّت در پژوهش، كاربرد و جايگاه پژوهشها را تحت تأثير قرار داده و برآيند علمى جريان پژوهش را در حوزههاى خاص به مخاطره افكنده است.